۱۳۸۹ شهریور ۳۰, سه‌شنبه

خرابکاری

یکی به من بگه با این دوا خوردن لیدی چی کار کنم. جیغ که می زنه. دهنش را هم که تا دست منو می بینه سفت می کنه. اگر با بدبختی بریزم تو دهنش همه را تف می کنه. حتی از همون روزهای اول هم می تونست که دواها را تو دهنش نگه داره و بعد جیغ بزنه. یک مدلی مثل قرقره کردن! اگر هم خیلی موفقیت آمیز عمل کنم و قورتشون بده، احتمالش زیاده که هر چی تو شکمشه با دواها بالا بیاره.
حالا همه اینها به کنار، از دست این دواها، دیگه هیچی از دست من نمی خوره. قبلاها قشنگ غذا می خورد اما از وقتی هی سعی کردم بهش دوا بدم، دیگه برای غذا هم دهنش را سفت می کنه. من دارم غصه می خورم. از این که این بچه خودش خوب غذا می خورد و من خرابش کردم دارم دق می کنم.
یعنی مریضیش خوب بشه، غذا خوردنش درست می شه؟

۱۳ نظر:

نندي گفت...

نمي دونم چه جوري دارو مي دي اما با سرنگ راحت تره. زياد نگران نباش يادش ميره و خوب غذا مي خوره ايشاللا!

پریسا گفت...

اینکه من میگم یک کمی خشن بنظر میاد ولی کار میکنه. دماغش رو بگیر، دهنش رو باز میکنه. سریع بریز توی دهنش. دماغش رو ول کن و دهنش رو ببند. مجبور میشه قورت بده.
این دوا دادن به بچه ها بد شکنجه ایه ولی چاره نیست دیگه باید بخورن.
غذا نخوردنش شاید مال مریضی هم باشه. بچه ها بی اشتها میشن وقتی مریضن. انشالله زودتر خوب میشه لیدی جون جونی.

مريم مامان آوا گفت...

ناراحت نشي از دستم ها...راستش از اين غمگيني ناشيانه ات يه كم خنده ام مي گيره ...آخ كه يكي دو سال ديگه خودتم مي خندي!
ولي راه پريسا جواب ميده...غصه نخور هيچ بچه اي به خودش گرسنگي نميده قربونت برم

هنا گفت...

بانو جون کم کم داری مامان میشی ها! ازون مامانها که وقتی دوسال دیگه یه نفر بگه وای بچم تب کرده بی خیال میگی خوب میشه بچه است دیگه!!!
حالا ببین با سرنگ راحت تر میشه بهش دارو بدی. من که شخصا خیلی وقتا بی خیال دارو میشم اگر به نظرم ضروری نرسه (مثل مورد خلط آوری و اینها) دیگه اینکه بچه ها بی اشتها هم میشن اینجور وقتا برای همین زیاد غصه نخور. یادش هم میره که تو بهش دارو میدی اصلا نگران نباش و دق نکن که کلی هنوز باهات کار داره!

هنا گفت...

ببین از حالا هی نگو "من خراب کردم"
دارو خوردن و مریضی هم جزوی از اتفاقات این عالمه که بچه باید کم کم یاد بگیره...به طرز ناجوانمردانه ای هم از طریق همین مهر مادری باید با این ناملایمات آشنا بشه پس هی اذیت نکن خودت رو.

آزاده گفت...

حالت رو درک میکنم بانوجان. من هم این مشکلات رو فراوون داشتم. راهی که برای من جواب داد و دکتر هم تاییدش کرد این بود که دارو رو با کمی آبقند (10 سی سی مثلا) مخلوط کنم.
امیدوارم لیدی زودتر خوب بشه تا آرامش به مامانش هم برگرده.

مامان ارشك گفت...

اكثر بچه ها دارو دوست ندارن. تو بهش نده بزار باباش بده لااقل از دست تو غذا بخوره.
اگه تب داره شياف استفاده كن. اونجا هم كه معمولا آنتي بيوتيك نمي دن به بچه. پس داروي ديگه اي نمي مونه.

ناشناس گفت...

کیان هم دقیقا اینطوری بود.راه حل پریسا عملیه.اگر استامینوفن میدی بدون که خیلی بدمزه است اگر میتونی بخ جاش بروفن بده و از همه بهتر شیافه.یادت باشه که ته شیاف رو یک کمی چرب کنی بعد هم یادت باشه باید با انگشت ببری داخل و جند ٍانیه نگهش داری:) اگر هم بتونی از فرص استفاده کنی به جای شربت خیلی بهتره قرص رو قایم میکنی تو پنیر یا یک چیزی که دوست داره بدون جنگ و خونریزی بهش میدی.منهم مثل توام غصه نخور

banooH2eyes گفت...

خیلی ممنون. خیلی مرسی!

خدا را شکر اشتهاش برگشت. راستش، بچه ای را دیدم که اول خوب غذا می خورده و بعدش خراب شده و باباش می گه که مامانش این را لوس کرده و خرابش کرده و من فوبیای این را گرفتم!

برای دوا هم مرسی از همه اطلاعاتتون. استفاده می کنم ازشون.

زرافه خوش لباس گفت...

خب دوا بدمزه است دوست نداره بچه...
راه حل پريسا خوبه. غذا هم مي خوره. مثل ما ناشي نباش و از اين تجربه ها استفاده كن و از كودكيش فقط لذت ببر.

parisa گفت...

hameh chiz ra baghieh ghoftand.enshallah zood khoob beshavad va be khordan ghaza bioftad.

Unknown گفت...

دارو رو با قاشق نده ...بعد غذا و شیر هم دارو نده ...با آب رقیقش کن یا با آب قند ...قطره استامینوفن ایرانی نده به هیچ عنوان قابل تحمل نیست...استامینوفن خارجی هست ...شربت استامینوفن هم هست

زنجبیل گفت...

میدونم که دیره اما خوب بارها و بارها پیش میاد که ادم باید به بچه دارو بده
اول اینکه سغیکن با سرنگ بدون سوزن بدی اونم بریز گوشه دهنش نه ته حلقش اینجوری هم قورتش میده هم تو حلقش نمیپره هم بیرون نمیریزه
دارو رو رقیق نکن چون حجمش زیاد میشه داروی بچه ها و و معمولا اندازش اونقده که با یه قورت تموم میشه حجم زیاد فقط زجر کشش میکنه
اصلا هم سر خود داروش رو عوض یا کم و زیاد نکن همیشه از دکترش در این مورد مشورت بگیر
بعد هم با وسایل غذاش یعنی قاشقی که غذا میخوره یا اب دارو نده چون یاد اوره داروه و فکر میکنه وداس غذاشم نمیخوره