۱۳۸۷ اردیبهشت ۱۳, جمعه

موضوع

گاهی آدم دلش می خواهد همه زندگیش را بنویسد و بگذارد اینجا. هی می نویسد و خط می زند و آخر هم منصرف می کند خودش را از شناخته شدن.

گاهی دلش می خواهد با اسم مستعار حرف دلش را بزند. هی مطالب را در فکرش عقب و جلو و دسته بندی می کند، اما نمی داند چگونه بنویسد.

گاهی هم از اینکه دغدغه هایش را حتی با اسم مستعار بنویسد، می ترسد.

گاهی اصلن چیز مهمی نمی نویسد تا خیال خودش راحت شود.

۴ نظر:

ناشناس گفت...

من هم خیلی از مواقع اینطوری میشم. احساس میکنم نوع نوشتن، ناخواسته به آدم یک قالبی میده که اگه بخواهیم از اون قالب دربیایم، خیلی سخت میشه. در ضمن موافقت با درخواستت هم مبارک

ناشناس گفت...

حرف و صوت و گفت را بر هم زنم....تا که بی این هر سه با تو دم زنم... (می دونی یاد اونه شعره افتادم که مال مولوی بود و ما گفتیم حافظ بعد هم به روی خودمون نیاوردیم!!!)

ناشناس گفت...

آي گفتي ..گفتي

ناشناس گفت...

آهان! می فهمم... ولی بگو گفتن از نگفتن بهتره!