۱۳۸۸ مهر ۷, سه‌شنبه

...

کار مثل سیل ریخته سرم، انقدر که صبح هر چی فکر کردم دیدم نمی شه بمونم خونه و از خونه کار کنم. فشارم هم که معمولا 10 روی 6 است امروز فکر کنم به قهقرا سقوط کرده و یک بار هم نزدیک بود غش کنم!
اما خب نمی شد که نیام اینجا و از شما تشکر نکنم بابت کامنت های پست قبلی. الان خونه مثل گل می مونه. یخچال و حمام و آکواریوم و زیر مبل و توی چراغ و ... خلاصه که "بچه ها متشکریم!" راستی فعلا تونستم به روال غذا پختن سابق هم برگردم.
همین دیگه.

هیچ نظری موجود نیست: