۱۳۹۰ آبان ۲۸, شنبه

ون گوگ خونه ما


دخترک مدتی است که مدادشمعی به دست دور خانه برایمان نقاشی می کند. معمولا با قیافه جدی اما بدون داد و بی داد می گویم که روی کاغذ باید نقاشی کشید. یک بار البته از دستم در رفت و سر و صدا راه انداختم. آن هم به خاطر این که از جای دیگری ناراحت بودم و برگشتم دیدم که روی دیوار هال با رنگ سیاه خط خطی شده است. بگذریم. باید از اعصاب -مصاب- داغانم که الکی پاچه می گیرد باید در جای دیگر مفصل صحبت کنم. الان می خواهم از ون گوگ فرفری بگویم با آثار هنری اش.

یکی از راههایی که به مغزم رسید این بود که برایش کاغذ سفید بخرم و به دیوار اتاقش بچسبانم و بگذارم از ایستاده خط خطی کردن لذت ببرد. خودم هم کلی برایش هنرنمایی کردم و هرچه بلد بودم روی کاغذها کشیدم. دوست داردشان و رویشان نقاشی می کند و گاهی هم با ذوق بهشان نگاه می کند و می گوید: اوووووووووووووه یا wow. اما گاهی هم با شیطنت کنار می زندشان و روی دیوار را خط می کشد.

به هر حال که روی دیوار هال، درست پشت کاناپه، روی در توالت، روی میز و گوشه کنار کتابخانه و چوبهای کف اتاق، تا اینجای کار مورد حمله قرار گرفته اند. و هر بار بنده جمله روی کاغذ باید نقاشی کرد را تکرار کرده ام....


۱ نظر:

خدیجه زائر گفت...

آنقدر از این عکسش خوشم آمد که سیوش کردم. آرتادخت من هم یک عکس شبیه همین دارد.( نوه من )